اظهارات عجیب دزدان: ما میهمان بودیم نه دزد! - وبلاگ مرکزی

به گزارش وبلاگ مرکزی، چهار پسر جوان که متهم به سرقت از خانه یک مادر و دختر هستند در دادگاه مدعی شدند به دعوت دختر صاحبخانه به آنجا رفته بودند.

به گزارش گروه حوادث وبلاگ مرکزی از وبلاگ مرکزی، رسیدگی به این پرونده با شکایت زن میانسالی که مدعی بود چهار جوان با قصد سرقت به خانه شان حمله نموده اند، آغاز شد. او در شرح ماجرا گفت: سال هاست که از همسرم جدا شدم و با دخترم زندگی می کنم. شب حادثه پس از بازگشت از میهمانی، زنگ خانه مان را زدند. وقتی در را باز کردیم چهار پسر جوان به داخل خانه مان یورش بردند و با تهدید چاقو از ما خواستند تا جای پول و طلا ها را به آن ها نشان دهیم. در یک لحظه از غفلت شان استفاده نموده و خودم را به بیرون رساندم و همسایه ها را خبر کردم، اما وقتی دزدان متوجه شدند بلافاصله از آنجا فرار کردند.

در ادامه مأموران برای آنالیز محل وقوع جرم به خانه زن میانسال رفتند و به یک خودرو که در مقابل خانه آن ها پارک شده بود مشکوک شدند و با استعلام شماره پلاک آن صاحب خودرو را که مردی 50 ساله بود شناسایی کردند.

صاحب خودرو احضار شد و مورد بازپرسی نهاده شد. وی گفت: خودرو متعلق به من است، اما شب گذشته دست پسرم شهاب بوده و نمی دانم چه اتفاقی افتاده که آن را در این مکان رها نموده است. به این ترتیب شهاب به عنوان مظنون شناسایی و بازداشت شد و در ادامه هم سه همدستش دستگیر شدند. آن ها در بازپرسی به موضوع ورود به خانه زن میانسال و دخترش اعتراف کردند و گفتند: دختر این زن میانسال را می شناختیم و می دانستیم که آن ها تنها زندگی می نمایند و با توجه به اینکه مردی در خانه شان حضور ندارد فکر می کردیم سرقت به آسانی انجام می گردد.

آن ها در ادامه مدعی شدند: ما بیکار بودیم و به لحاظ مالی مشکل داشتیم و تصمیم گرفتیم با سرقت از خانه آن ها پولی به دست بیاوریم.

هرچند متهمان سابقه دار نبودند، اما کیفرخواست علیه آن ها صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه 10 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.

اما در جلسه رسیدگی به این پرونده وقتی اولین متهم به صندلی رفت منکر سرقت شد و گفت: ما برای سرقت نرفته بودیم. من و دوستانم مدتی بود که با دختر این خانواده آشنا شده بودیم و او آن شب ما را برای پارتی به خانه اش دعوت نموده بود. ولی وقتی مادرش ما را دید آغاز به داد و فریاد کرد و از ما خواست تا خانه اش را ترک کنیم و بعد هم همسایه ها را خبر کرد. اصلاً بحث سرقت مطرح نبود. ما اگر دزد بودیم خودرویمان را جلوی در خانه شان رها نمی کردیم و فرار کنیم. ما فکر کردیم این زن از دست دخترش عصبانی شده و بعد از چند ساعت که ناراحتی اش رفع شد ما می رویم و خودرویمان را برمی داریم، اما بعد متوجه شدیم که او به جرم سرقت از ما شکایت نموده است.

در ادامه همدستان این متهم نیز حرف های او را تأیید کردند و بعد از اظهارات متهمان و وکلای مدافع شان، قضات برای صدور حکم وارد شور شدند.